دیکشنری
داستان آبیدیک
filter bed
fɪltəɹ bɛd
فارسی
1
عمومی
::
صافی اب، صافی شنی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FILM SCORE
FILM SPEED
FILM SYNCHRONISATION
FILM THEATER
FILMDOM
FILMINESS
FILMMAKER
FILMSTRIP
FILMY
FILOMENTOSE
FILOPLUME
FILOSE
FILOSELLE
FILRATE
FILTER
FILTER BED
FILTER ELEMENT
FILTER IN
FILTER MEDIUM
FILTER OUT OF
FILTER PAPER
FILTER RULES
FILTER THROUGH
FILTER TIP
FILTER TIPPED
FILTER TYPE
FILTERABLE
FILTERATION
FILTERBANK
FILTERING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید